که از اول دره یام الی معبر دره دزد بطوری راهها مغشوش است که عبور از آنجا ها هیچ ممکن نمی شود ، خاصه در تابستان سبب این است که همین سواران قرا سواران با دزد ها همدست هستند ، مثلاً فلان دزد (ص 9) .........
صبح را از قریه ی مزبوره روانه ی کنار ارس که چهار فرسنگ مسافت است شده ، پس از رفتن قدری راه به اول دره دزد رسید . (ص 9 ).......
در این دره (دره دیز ) در کنار راه ، آب گرمی است که جهت بعضی امراض نافع است . در آنجا می توان بنای حمامی گذارد ، خالی از منفعت نخواهد بود . پس از گذشتن از دره دزد و رسیدن به جلگه ی گرگر و شجاع ( ص11 ) .........
از آنجا روانه قریه ی لیوارجان گردید ، شب را در منزل رحیم خان سرهنگ فوج دویم منزل نمود . ( ص 13 ) ........
شب را در قریه ی مزبور توقف نمود ، در آنجا قلعه ای از قدیم بود که خوانین گرگر در آنجا سکنا داشتند ، حمامی هم محمد رضا خان مرحوم در آنجا ساخته ، معمور است . این قریه بسیار قریه آبادی است ، هر گاه ممیزی شود دو سه برابر جمع دیوان به عمل خواهد آمد . صبح را از آنجا از میان کوهستان به کنار ارس و قریه ی مرازه ( مارازاد ) رفت که قراول خانه آنجا را ببیند . در نزدیکی لیوارجان کوهی بود معدن نمک بود از مداخلات آن جویا شد گفتند که چون حالا قدغن(ص 15 )......
صبح را از آن قریه به قریه ی احمد آباد که آخرین نقطه محال گرگر است و سرحد قراجه داغ است ، روانه گشت .........
حالت قراولخانه ی این نقطه نیز مثل قراولخانه مرازه است . .........
فوراً با همراهان خدمت شجاع الدوله رفته ، بعد از ملاقات ایشان به منزلی که معین شده بود ، رفته مشغول کارهای متعلقه کنار ارس گردید . چون نوشتجات زیاد بود ، مجال اینکه اوضاع خوی را نیز در طی این روزنام عرض کند ، نشد . انشاءالله روزنامه اتفاقیه خوی را با سایر مطالب با چاپار آینده خواهم به عرض رسانید .
مهر : علی ابن محمد
مهندس مخصوص حضور همایون
در مقدمه کتاب نیز آمده است:
نگارنده در چند جای سفرنامه آورده که طبق فرمان پادشاه مبادرت به سفر و تهیه ی گزارش نموده و حقایق را آنطور که خواست ملوکانه بوده ، بلاواسطه و بلاحجاب عرض نموده است ، به عبارت دیگر می خواهد بگوید که به رسالت خود کاملاً پایبند است . ما نیز به این اثر به عنوان یک سفر نامه ی تقریباً عاری از چاپلوسی و گزافه گویی ارج مینهیم . "
نظرات شما عزیزان: