این دو هیئت مکالمه ای را در حسینیه خود حفظ میکردندو در یک ساعت معین به طرف مسجد جامع که اطرافش پر بود از زن و بچه و پیر و جوان ، حرکت میکردند و هر کدام زودتر می رسید به داخل مســجد میرفت و در آنجا مراسم عزاداری را بجای می آورد و دسته دیگر به دور مســـجد می گشت و عزاداری و نوحه خوانی می نمود و بعد از اینکه هیئت اول بیرون می آمد و متفرق می شد هیئت دیگر وارد مسجد جامع مـــــــی شد و عزاداری و نو حه خوانی می نمودند . این کار را در دونوبت عصر و شب تکرار میکردند که البته شبها شور و هیجان بیشتری داشت . این کار ادامه پیدا میکرد تا روز تاسوعا .
مراسم عزاداری در روز تاسوعا و عاشــورای حسینی ، هیجان و جنب و جوش بیشتری دارد و در این دو روز دسته جات و مردم ســـــــعی میکنند آنچه در توان دارند در راه سوگواری ابا عبدالله و یارانش با وفایش به انجام رسانند تا این عزاداری با شکوه و جلال هرچه تمام تر به پایان رسد و اجر بیشتری قسمت عزاداران گردد. به موضوع تاسوعا و عاشورا بعــداً بطور کامل خواهیم پرداخت .
دسته جات عزاداری برای هر روز نوحه هایی که حــالات و موقعیت های گوناگون امام (ع) و یارانش را از زمان ورودش به دشت کربلا در اذهـــــان مردم ترسیم میکند انتخاب می نمایند مثل روز تاسوعا که نوحه مخصوص حضرت ابوالفضل العباس (ع) و... در دستـــــــــــــــه جات زمزمه میکنند .
دسته دیگری که در عصر روز تاسوعا وصبح عاشورا فعال مـــــــی شد ، سفید جامگان یا همان کفن پوشان بودند که لباس بلند ســفید کفن مانندی می پوشیدند و دستمال سفیدی نیز به سر می بستند و در عصر تاسوعا با شمشیر های چوبی و صبح روز عاشـــــــــورا با شمشیر های واقعی ، حیدر ، حیدر .. گویان عزاداری می کردند و در نهایت در عــــــالم خلصه مانندی می رفتند و در نهایت سرهای خود را گویا برای ثواب بیشتر با شمشیر می شــــــــــکافتند و لباسهای کفن مانند سفیدشان بخون سرشان آغشته میشد ، که خوشبختانه این رســـــم غلط به حکم رهبر فرزانه انقلاب برچیده شد .
نظرات شما عزیزان: